
چهارمین نشست از سلسله نشستهای دوشنبههای ایرانشناسی برگزار شد:
«تأملی در مفهوم ژئوپلیتیک شیعه (ایران و حوزه پیرامونی آن)»
بنیاد ایرانشناسی چهارمین نشست از سلسله نشستهای هفتگی دوشنبههای ایرانشناسی با موضوع: «تأملی در مفهوم ژئوپلیتیک شیعه (ایران و حوزه پیرامونی آن)، هفتم آبانماه 1397 برگزار كرد. به گزارش روابط عمومی بنیاد ایرانشناسی، در این نشست آقای دكتر سیدعباس احمدی، استادیار جغرافیای سیاسی دانشگاه تهران، با طرح سئوالهایی همچون: صاحبنظران درباره ژئوپلیتیک شیعه چه دیدگاهی دارند؟ ژئوپلیتیک شیعه چیست؟ آیا مفهومی علمی است یا اصطلاحی سیاسی؟ تشیع در اثر چه رخدادهایی از ماهیت سیاسی و ژئوپلیتیک برخوردار شد؟ آیا ژئوپلیتیک شیعه همان هلال شیعی است یا با آن فرق دارد؟ آیا میتوان تعریف علمی و جدیدی از ژئوپلیتیک شیعه ارائه کرد؟ این تعریف جدید بر چه عناصر و ارکانی مبتنی است؟ نماد نگاری تشیع (راهپیمایی اربعین) چه نقشی در سرنوشت آینده شیعیان دارد؟، آغازگر بحث خود شد. بر این اساس ایشان ابتدا تعریفها و دیدگاههایی از صاحبنظران خارجی و داخلی درخصوص «ژئوپولتیك شیعه» ارائه داد.
آقای دكتر احمدی «فرانسوا توال» فرانسوی را پیشگام بکارگیری واژه ژئوپلیتیک برای شیعه معرفی كرد و چنین افزود: «توال» مذهب شیعه را بعنوان موضوعی كه از ماهیت ژئوپلیتیك برخوردار است، در نظر میگیرد و چنین استدلال میکند که نقطه ثقل جغرافیایی شیعیان، مناطقی است كه بر روابط قدرت در سطح جهان تأثیرگذار است. برای مثال شیعیان ساكن در كرانههای خلیج فارس، دارای اهمیت ژئوپلیتیك هستند، چرا كه هفتاد درصد نفت جهان در این منطقه واقع شده و هرگونه تحول و ناآرامی در این منطقه میتواند پیامدهای اقتصادی و سیاسی گستردهای را بهمراه آورد.
وی همچنین با استفاده از پیشینه تاریخی تشیع و نحوه پراکندگی جمعیتی شیعیان و مراکز قدرت آنها، منظری ژئوپلیتیک ارائه میدهد و چنین نتیجهگیری میكند كه پدیده شیعهگری رفته رفته در كانون بیشتر درگیریهای منطقهای و بینالمللی قرار گرفته و بیشتر شیعیان در مراكز و مناطق حساس ژئوپلیتیكی جهان ساكن هستند. این مسأله قدرتی به آنها بخشیده كه میتوانند جهان را با چالش روبرو كنند.
«توال» معتقد است انقلاب اسلامی در ایران و جنگهای داخلی در لبنان، شیعهگری را بصورت یک عامل ژئوپلیتیکی در خط مقدم صحنه بینالمللی قرار داده است. بر این اساس، «توال» در اقتدار نهضت شیعه از دو مفهوم ژئوپلیتیک داخلی و خارجی نام میبرد. ژئوپلیتیک داخلی عبارت است از قدرت تأثیرگذاری جامعه شیعی بر مجموعه تحولات و سیاستهای داخلی کشور و ژئوپلیتیک خارجی عبارت است از قدرت تأثیرگذاری جامعه شیعی بر تحولات و سیاستهای منطقهای و بینالمللی.
دكتر احمدی با بیان اینكه هر چند نمیتوان توفیق «توال» را در ارائه تصویری ژئوپلیتیک از جهان تشیع نادیده گرفت، اما اثر وی با نقدهایی روبرو است؛ چرا كه امروزه نقشآفرینان جدیدی در جهان تشیع سر برآوردهاند. مقاومت شیعیان جنوب لبنان در برابر اسرائیل و دستیابی شیعیان به مراکز تصمیمگیری در عراق، از تحولاتی است که بر آینده شیعیان مؤثر است.
وی با دیدی جغرافیایی اولین نگاه روشمند را به وضعیت پراكندگی شیعیان در جهان دارد، اما بیشتر توصیفاتش از کشورهای مختلف بیانگر گفتمان واحد او از ژئوپلیتیک و جغرافیای سیاسی است. بنابراین برای تألیف وی عنوان «جغرافیای سیاسی شیعه» مناسبتر است؛ چرا که در آن از نقش شیعه به مثابه عاملی هویتی سخن بمیان میآید و از نقش جغرافیا و محیط بر سیاستهای جهانی که موضوع ژئوپلیتیک است، خبری نیست.
ایشان در ادامه به تعریف خانم مایل افشار از ژئوپلیتیک شیعه كه یکی از نخستین تعاریف از ژئوپلیتیک شیعه را در ایران ارائه میدهد، میپردازد: «برای دستیابی به واژه ژئوپلیتیک شیعه باید به گذشته- بویژه زمان جنگ سرد- بازگشت. زمانیكه منطقه اوراسیا، مرکز جهان یا بعبارتی «هارتلند» بشمار میرفت. در آنزمان، انتقال انرژی و دسترسی به آن رأسهای اصلی ژئوپلیتیک بحساب میآمد؛ اما پس از ارائه نظریه برخورد تمدنها از سوی «هانتینگتون»، شاهد سیاسی شدن هویتهای فرهنگی، قومی، مذهبی و... میشویم، که ژئوپلیتیک شیعه در این چارچوب فکری و استراتژیکی قرار میگیرد. بر این اساس خانم مایل افشار ژئوپلیتیک شیعه را به مفهوم امتداد جغرافیای سیاسی شیعیان در کشورهای مختلف خاورمیانه بزرگ با هارتلند ایران میداند. در واقع، کمربندی از تشیع، حیات اقتصادی، استراتژیکی و تاریخی بخشهای وسیعی از جهان اسلام را در برمیگیرد و مناطقی از لبنان، سوریه، عراق، عربستان، کویت، بحرین، ایران، افغانستان، پاکستان و هندوستان را میپوشاند. این کمربند که در کشورهای مختلف به اکثریت و اقلیت شیعه تقسیم میشود، جهان اسلام را در حالتی از تحولات دائمی انقلابی با گرایشهای ضداستبدادی (در حوزه داخلی) و ضد استعماری (در حوزه خارجی) قرار میدهد.
بر این اساس، دكتر احمدی در نقد تعریف خانم مایل افشار چنین میافزاید: تعریف ارائه شده ایشان بدلیل متقدم بودن مورد ارجاع بسیاری از پژوهشگران است، اما بلحاظ محتوا بر جنبه بینالمللی بودن موضوع ژئوپلیتیک و بالتبع ژئوپلیتیک شیعه تأکید دارد و همزمان از موقعیت مرکزی شیعیان ایران- هم از حیث جمیعت و هم از حیث نوع پراکندگی- غافل نیست؛ اما از نظر جملهبندی و ادبیات به موضوع هلال شیعی نزدیک شده و مشخص است که نویسنده در آنزمان تحت تأثیر ادبیات غالب هلال شیعی است و نتوانسته مرز روشنی بین این دو اصطلاح تمیز دهد.
آقای دكتر احمدی در ادامه به تعریف خانم نفیسه فاضلینیا میپردازد. وی شیعیان منطقه خلیج فارس و نیز اثرگذاری انقلاب اسلامی بر کشورهای عراق، عربستان، بحرین، کویت و امارات عربی متحده را مورد تأکید قرار میدهد.
خانم فاضلینیا معتقد است غربیها انقلاب اسلامی را یک انقلاب شیعی تصور میکنند، از ایدئولوژی تشیع، که بنظر آنها یک ایدئولوژی انقلابی است، میترسند. آنها همچنین معتقدند: شیعیان بطور غالب در مناطق حساس ژئوپلیتیکی سکونت دارند و همین امر بهمراه ایدئولوژی انقلابی آنها، منافع غرب را در منطقه بخطر میاندازد. بهمین دلیل، همواره از پیامدهای منطقهای انقلاب اسلامی بیم داشته و در صدد کنترل ایران، بعنوان کشوری که موقعیت ویژهای در ژئوپلیتیک شیعه دارد، هستند.
آقای دكتر احمدی در نقد تعریف خانم فاضلینیا چنین بیان میدارد: ایشان بخوبی توانسته دلایل نگرانی غرب را از انقلاب اسلامی تحلیل كند؛ چرا که حساسیت غرب را نسبت به ایرانِ بعد از انقلاب، بر اساس رابطه متقابل و دیالکتیک میان ساختار (ویژگیهای ژئوپلیتیک شیعه و پراکندگی جغرافیایی شیعیان در آن) و کارگزار (ایدئولوژی انقلابی تشیع) مورد توجه قرار میدهد. اما نباید فراموش کرد که انقلاب ایران یک انقلاب صرفاً شیعی نبوده، بلکه انقلابی اسلامی بود و بنیانگذار انقلاب نیز در بیشتر گفتارها و نوشتارهایش بر اسلامی بودن و نه شیعی بودن آن تأکید دارد. تأثیرپذیری کشورهایی مثل فلسطین، مصر و الجزایر از انقلاب اسلامی نیز نشان میدهد که انقلاب ایران فراگیرتر از شیعه بوده؛ چرا که این کشورها اساساً کشورهایی سنی مذهبند و شیعیان در آنها جایگاهی ندارند.
همچنین بنظر میرسد که چهارچوبهای جغرافیایی خانم فاضلینیا از انسجام و هماهنگی لازم برخوردار نیست. او در تعیین کشورهایی که از انقلاب ایران تأثیر پذیرفتهاند، هیچ ملاک مشخصی ندارد. از یکطرف، وی از کشورهایی با مذهب تسنن (فلسطین) و یا در فواصل دور جغرافیایی مثل شمال آفریقا (مصر و الجزایر) سخن بمیان میآورد و از سوی دیگر، هیچگونه اشارهای به جمهوری شیعه مذهب آذربایجان، کشوری در همسایگی ایران با جمعیت 75 درصدی شیعه و با تاریخ و فرهنگ مشترک با ایران نمیكند. همچنین کشور سوریه، با تعداد قابل توجهی از شیعیان و با داشتن روابطی محکم و استراتژیک با ایران مورد غفلت قرار میگیرد.
آقای دكتر احمدی در ادامه نظر آقای دكتر حافظنیا را از ژئوپلیتیک شیعه ارائه میدهد. ژئوپلیتیک شیعه مفهومی خاص برای سازۀ انسانی و جامعۀ مذهبی است که از هویت مذهبی شیعه در جهان برخوردار است و به مفهوم تقلای سازۀ انسانی شیعه در جهان برای قلمروسازی، بازساخت هویت، انسجام و منزلتیابی در سیستم دینی- مذهبی و نظام قدرت در مقیاسهای جهانی و منطقهای میباشد. سازۀ شیعی جهان با الهام از موقعیت رهبری ایران در سازه، توانسته است فرصتهای خوبی را در ابعاد فوق کسب کند، که البته به حساس شدن سازههای رقیب و واکنش تند آنها نسبت به سازۀ شیعه نیز انجامیده است. بنظر میرسد سازۀ شیعه تا دستیابی به منزلت طبیعی خود در خاورمیانه و جنوبغرب آسیا به تقلای سیاسی خود ادامه دهد. چنین بنظر میرسد که مفهوم ژئوپلیتیک شیعه از نظر حافظنیا یک مفهوم ترکیبی است که علاوه بر زمینههای جغرافیایی چون تلاش برای قلمروسازی و انسجام، در حال قدرتیابی است و این مهم از طریق موقعیت رهبری ایران در کانون محقق شده است.
آقای دكتر احمدی در ادامه به تعریف دکتر احمد همدانی كه تعریفی نسبتاً جامع و علمی از ژئوپلیتیک شیعه ارائه كرده است، پرداخت. بنابر نظر وی ژئوپلیتیک شیعه دانش مدیریت سرزمینها، جوامع و سازمانها با خاستگاه اندیشهها و سیاستهای شیعی ولاییمحور و عدالتجو در سه سطح محلی (کشوری)، منطقهای و جهانی بمنظور ساماندهی مناسبات و روابط سیاسی برای استفاده بهینه از توانها و ظرفیتهای خدادادی در حوزه فضایی و جغرافیایی است.
وی در نقد تعریف اخیر چنین بیان میكند: بنظر میرسد که نگاه دكتر همدانی به ژئوپلیتیک شیعه بگونهای است که آنرا در حوزه ژئوپلیتیک ایدئولوژیک قرار میدهد. این رویکرد از ویژگیهای اسلامی الهیمحور، عدالتجو، متعادل و ولائیمحور برخوردار است و باید در تقسیم سرزمینها همواره این ظرفیتها و شاخصها مورد توجه قرار گیرد.
ایشان در ادامه از نگاه تاریخی دكتر پیروز مجتهدزاده به موضوع ژئوپلیتیك شیعه، سخنرانی خود را ادامه میدهد. از نظر دکتر مجتهدزاده ژئوپلیتیک شیعه در سراسر تاریخ ایران منحصر و محدود به ابتکار حیرتانگیز شاه اسماعیل صفوی در رسمیت بخشیدن به مذهب تشیع در ایران بوده است. این دوباره پیدایی جغرافیایی- سیاسی که در حقیقت رنسانس دوم ایران است، ژئوپلیتیک شیعه را در اوج اثرگذاریها، برای نخستینبار در تاریخ به جلوه درمیآورد و به نتایج دلخواه رسانده و جاودانه میسازد. به این ترتیب ژئوپلیتیک شیعه از دیدگاه دكتر مجتهدزاده به یک واقعیت علمی در مطالعات ژئوپلیتیکی منطقه خاورمیانه اشاره دارد، که در طول تاریخ اثربخشی سیاسی خود را نشان داده و ثابت کرده، ولی در قیاس با تحولات ژئوپلیتیکی جهان امروز، نقشآفرینی برنامهریزی شدهای را آغاز نکرده است.
آقای دكتر احمدی پس از ارائه تعاریف و دیدگاههای صاحبنظران داخلی و خارجی موضوع ژئوپلیتیك شیعه به ارائه «رویکرد یکسان انگاشتن ژئوپلیتیک شیعه با هلال شیعی» میپردازد. بنابر گفته ایشان در دسامبر سال 2004 میلادی زمانیکه از یکسو، بحران هسته ای ایران به اوج خود رسید و از دگر سو عراق بسمت جنگ داخلی میرفت، ملک عبدا... دوم، پادشاه اردن ادعا کرد: نتیجه اصلی جنگ در عراق، شکلگیری یک «هلال شیعی» تحت سلطه ایران بوده است. این مسئله باعث شد نهادهای سیاسی- امنیتی محافظهکار اهل سنت منطقه نسبت به افزایش قدرت نفوذ شیعیان، بویژه ایران و پیدایش نوعی هلال شیعی مؤثر در منطقه اظهار نگرانی کنند.
در واقع هلال شیعی اصطلاحی با سابقه آکادمیک در ادبیات آلمانی است، که نخستینبار در حوزه مباحث استراتژیک منطقه، از سوی ملک عبدا... دوم، پادشاه اردن، در دسامبر 2004 در گفتگو با روزنامه واشنگتن پست مطرح میشود. کاربرد این واژه همزمان با به حکومت رسیدن شیعیان در عراق، تکمیلکننده حوزه نفوذ شیعی بود که کشورهای لبنان، سوریه، عراق، ایران، پاکستان و افغانستان را در بر میگرفت. ملک عبدا... معتقد بود که قریب به اتفاق نوار منطقهای از دریای مدیترانه تا اقیانوس هند و دریای خزر که دارای منابع انرژی نفت و گاز سرشاری است، تحت نفوذ شاخهای از اسلام شیعی است. وی همچنین معتقد بود که این خیزش امپراتوری شیعه از طرف تهران حمایت میشود.
دكتر احمدی در ادامه چنین بیان داشت: متأسفانه یکی از رویکردهای رایج در ایران رویکردی است که ژئوپلیتیک شیعه را همان هلال شیعی میداند و تفاوتی بین آنها قائل نیست. آقایان افضلی و کیانی معتقدند: ژئوپلیتیک شیعه تداعیکننده منافع تهدیدکننده نقشه جغرافیایی کشورهای شیعهنشین در مقابل کشورهای سنی مذهب است. این مفهوم به رقابت واحدهای سیاسی شیعه با دولتهای سنی مذهب اشاره دارد، که بر سر سرزمین و یا منابع سرزمینی رقابت میکنند. این وضعیت در عین حال اتحاد و همبستگی این واحدها و پیوستگی نقشه سیاسی آنها را نیز در خود مستتر دارد. بطوریکه برای تشریح این وضعیت از تعبیر هلال شیعی نیز استفاده شده است.
همچنین آقایان محمد ابوالفتحی، فرهاد دانشنیا و حمیدرضا حشمتی معتقدند: همانطور كه از معنای ژئوپلیتیك بر میآید، بار كردن و یا الحاق مفهوم شیعه به آنچه بار فرهنگی و هویتی دارد، نمیتواند معنایی غیر از قدرتطلبی شیعه و یا تشكیل نظامهای سیاسی از سوی شیعیان در نواحی و مناطقی كه در آن ساكن هستند، داشته باشد. این مفهوم را میتوان معادل امپراتوری شیعه و هلال شیعی با مركزیت ایران اسلامی كه برژینسكی، سیاستمدار آمریكایی و ملك عبدا... دوم پادشاه اردن از آن یاد میكنند، دانست. این هلال یا امپراتوری بخشهایی از لبنان، سوریه، عراق، عربستان، كویت، بحرین و ایران را در برمیگیرد.
در هر حال ارائه مقالات در چارچوب این دیدگاه در حالی صورت میگیرد که، به باور بسیاری از پژوهشگران ژئوپلیتیک شیعه و هلال شیعی مفهوم واحدی نیستند. ژئوپلیتیک شیعه را باید واقعیتی جغرافیایی دانست، در حالیکه هلال شیعی امری ایدئولوژیک و ساخته ذهن غربیان و متحدان منطقهای آنها در خاورمیانه است.
آقای دكتر احمدی سپس به آخرین تعاریف ارائه شده از ژئوپلیتیک شیعه پرداخت. بنابر گفته ایشان «آگوست ریچارد نورتون» در مقاله¬ای با عنوان «ژئوپلیتیک شیعه و شکاف میان اهل سنت و تشیع»، اصطلاح ژئوپلیتیک شیعه را بمعنای «بازیگری و تأثیرگذاری کشورها و گروههای معتقد به مذهب شیعه در عرصه سیاست» تعریف میكند.
همچنین احمد نادری اصطلاح ژئوپلیتیک شیعه را بمعنای تلاش کشورهای دارای گروههای مذهبی شیعه برای کسب قدرت و بازیگری در منطقه میداند. همچنین «آیاکووُس الحادف» ژئوپلیتیک شیعه را «تعریف مفهومی و عملیاتی قدرت، سیاست و حکومت از طریق منابع مذهب شیعه و تلاش برای گسترش آن در سطح منطقه و جهان» عنوان میكند.
ایشان پس از معرفی و نقد و بررسی هر یك از تعاریف ارائه شده از سوی صاحبنظران حوزه ژئوپلیتیك شیعه، تجزیه و تحلیل تعاریف و دیدگاهها را اینگونه ارائه داد:
- از زمان طرح این مفهوم در دنیای فارسیزبان مدت زمان زیادی نگذشته است؛
- دیدگاهها و نگرشهای متفاوتی درباره موضوع و ماهیت ژئوپلیتیک شیعه- بخصوص در ایران- وجود دارد؛
- تعاریف و برداشتهای فراوان و گاه ضد و نقیض از ژئوپلیتیک شیعه ارائه شده است؛
- رسیدن به اتفاقنظر در این زمینه مشکل بنظر میرسد؛
- بیشتر دیدگاهها و تعاریف ارائه شده، ژئوپلیتیک شیعه را همان جغرافیای سیاسی شیعیان در نظر گرفتهاند؛
- منظور آنها از این اصطلاح، مجموعهای از دادهها و اطلاعات مکانی و ویژگیهای جغرافیایی مناطق شیعهنشین بخصوص بنیادهای زیستی و منابع انرژی بوده است. مطمئنا این دیدگاه نمیتواند تلقی و برداشت صحیحی از ژئوپلیتیک شیعه باشد؛
- تعدادی از نویسندگان هم ژئوپلیتیک شیعه را معادل هلال شیعی انگاشته و بنابراین آنرا مفهومی غیرعلمی و طرحی تخیلی و توطئهآمیز تفسیر کردهاند. حال آنکه ژئوپلیتیک شیعه و هلال شیعی نمیتوانند به یک معنا قلمداد شوند و علیرغم مشابهت ظاهری یکی نیستند.
- در ادامه آقای دكتر احمدی به ارائه تعریف خود از ژئوپلیتیک شیعه پرداخت، كه دارای سه عنصر اصلی یعنی جغرافیا، سیاست و قدرت است، كه با هم در تعامل قرار میگیرند. ژئوپلیتیک شیعه نیز باید با ارزیابی این سه عنصر اساسی مطرح و معنیدار شود و در صورتیكه هر یك از این عنصرها مفقود باشد، مفهوم ژئوپلیتیك شیعی دیگر از آن متبادر نمیشود.
عنصر اول: جغرافیا شامل:
- جغرافیای بهم پیوسته و منسجم قلمروهای شیعی؛
- موقعیت، قلمرو، ظرفیتها و منابع انرژی؛
- جمعیت بیش از 150 میلیون نفری شیعیان جهان؛
- برخورداری از ساختار مرکز- پیرامون؛
- فراهم بودن زمینه نقشآفرینی مرکز در پیرامون؛
- ابراز واکنشهای مناسب پیرامون نسبت به مرکز.
عنصر دوم: سیاست شامل:
- انگارهها و آموزههای سیاسی منبعث شده از معارف، آرمانها و آموزههای اعتقادی نظیر عدالت، عاشورا، نفی سبیل، ولایت، انتظار و ...؛
- مجموعه این آرمانها، آموزهها و ارزشها نوعی فرهنگ سیاسی در مردم و پیروان مذهب تشیع بوجود آورده است؛
- ایدئولوژی برخاسته از مذهب شیعه، در بطن خود نوعی بالندگی و پویندگی قدرتمند بهمراه دارد، که میتواند در بین عوامل معنوی مؤثر، نقش برجسته و سرنوشتسازی داشته باشد؛
- از مهمترین ویژگیهای آن، نفی سلطهگری و سلطهپذیری و ستمگری و ستمپذیری است؛
- نقش سیاسی شیعه در چند دهه اخیر احیا شده و شیعه توانسته است بعنوان یک بازیگر سیاسی در صحنه جهانی و منطقهای ظاهر شود.
عنصر سوم: قدرت شامل:
- سازه شیعه برای بازیابی حقوق از دست رفته خود در تکاپوی قدرت است. نمود سیاسی شدن شیعه را میتوان در پدیده انقلاب اسلامی مشاهده کرد. هنگامی که شیعه توانست در فرایند سیاسی شدن، حکومت تشکیل دهد، بعنوان یک بازیگر رسمی در عرصه بینالمللی مطرح شد. با قدرتیابی شیعه در ایران و تشکیل حکومت، شیعه وارد مناسبات قدرت شد و نقش تعیین کنندهای در مناسبات قدرت جهانی و منطقهای پیدا کرد؛
- در سطح داخلی شیعیان سه مرحله هویتیابی و خودآگاهی، تأسیس و تقویت احزاب و تشکلهای سیاسی و نهایتاً نقشآفرینی در ساختار سیاسی کشورها را سپری کردهاند؛
- در سطح بینالمللی، اولین اثرگذاری سازه شیعه بسترسازی برای سقوط نظام دو قطبی در جهان بود. در واقع شروع لرزش و ریزش در ساختار قدرت دوران جنگ سرد و فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، با وقوع انقلاب اسلامی شروع شد.
ایشان در ادامه نشست به تعریف خود از ژئوپلیتیک شیعه پرداخت. بنابر نظر ایشان ژئوپلیتیک شیعه عبارتست از تلفیق ظرفیتهای جغرافیایی مناطق شیعهنشین با آرمانها و آموزههای موجود در فرهنگ سیاسی تشیع، که توانست آنرا در مسیر قدرتیابی قرار دهد و به برقراری مناسبات و تعاملات مرکز- پیرامون در قالب تأثیرگذاری و تأثیرپذیری بین ایران- بعنوان کانون قلمروهای شیعی- و اقلیتهای شیعی پیرامون ایران پس از انقلاب اسلامی منجر شود.
دكتر احمدی همچنین از تبدیل تشیع از یک مکتب به یک پدیده ژئوپلیتیک بر اثر انقلاب اسلامی ایران سخن گفت و پس از آن موضوع «مقابله با ژئوپلیتیک شیعه» یا «شیعه هراسی» را مطرح كرد. بنابر گفته ایشان، به موازات گسترش حوزه نفوذ ایران بر پایه متغیر تشیع، واکنشهای مقابلهای آغاز شد و رقیبان منطقهای و جهانی با برخی اقدامات تلاش کردند تا انبساط فضایی بوجود آمده را محدود و کنترل کنند. آنها با همکاری تعدادی از حاکمان و نیز با راهنمایی برخی از کشورهای غربی، به مقابله با سیاستها و اقدامات ایران در منطقه با مصداقهایی همچون فتاوای تکفیر شیعیان و تجویز قتل آنان در عربستان سعودی، ایجاد گروههای ضد شیعی (سپاه صحابه، طالبان، داعش و...) در پاكستان و افغانستان و عراق و سوریه، ترور رهبران شیعی در پاكستان، عراق و لبنان، قتل عام شیعیان در پاكستان، یمن و عراق، تخریب امكان مقدس شیعیان در عراق، ارائه نظریه هلال شیعی در اردن و مصر، چاپ كتابهای ضد شیعی در عربستان و هک کردن تارنماهای شیعی در كشورهای مختلف، پرداختند.
دكتر احمدی در ادامه نکات مهم در مدل ژئوپلیتیک شیعه را بشرح زیر بیان كرد:
- در این مدل نقطه آغاز موج سیاسی شدن معاصر با هویت دینی و مذهبی در جهان، سیاسی شدن شیعه است. این مسئله یکی از نقشهای ژئوپلیتیکی است که شیعه ایفا کرده است؛
- بر اساس این مدل، شیعه همچنین هدف اتحاد مسلمانان در جهت نجات از سیاست سلطه جهانی را دنبال کرده است؛
- تلاش برای اثرگذاری بیشتر و گسترش حوزه نفوذ کانون قلمروهای شیعی یعنی ایران نیز امری کاملاً طبیعی و پذیرفته شده در روابط بینالملل و بعنوان یک استراتژی کاربردی در راستای اتحاد و عزت مسلمانان و نجات آنان از سلطه جهانی عمل کرده است؛
- طبق این تعریف ژئوپلیتیک شیعه در مقابل ژئوپلیتیک سنی قرار نمیگیرد. مفاهیم اصیل ژئوپلیتیک فرهنگی انقلاب اسلامی ناظر بر وحدت اسلامی و تشکیل حکومت جهانی اسلامی هستند، نه تفوق شیعی بر جهان اسلام؛
- بر اساس این تعریف، همه شیعیان بلکه کل جهان اسلام به یک حرکت واحد در مقابله با استکبار جهانی فراخوانده میشوند؛
- بر اساس این مدل، سیاسی شدن شیعه در دنیا و برخورداری تشیع از موقعیت ژئوپلیتیک، در چارچوب انقلاب اسلامی بعنوان یکی از بزرگترین رخدادهای نیمه دوم قرن بیستم معنا پیدا کرد؛
- با توجه به این تعریف جدید، ژئوپلیتیک شیعه نه به معنای امتداد جغرافیای سیاسی شیعیان در خارج از ایران است، نه معادل اصطلاح تخیلی و غیر علمی هلال شیعی و نه محدود در یک دوره تاریخی خاص؛
- ژئوپلیتیک شیعه مفهومی است علمی با ابعاد و جنبههای مشخص که پس از انقلاب اسلامی در ایران و تحت تأثیر آن در منطقه غرب آسیا شکل گرفته است؛
- ژئوپلیتیک شیعه پس از شکلگیری سه مرحله تکاملی را سپری کرده است: (هویتیابی و خودآگاهی - تأسیس و تقویت احزاب و تشکلهای سیاسی – نقشآفرینی در ساختار سیاسی کشورها).
وی در پایان نقش نمادنگاری تشیع (راهپیمایی اربعین) در سرنوشت آینده شیعیان را چنین توصیف كرد:
نمادنگاری شیعه بستر تجلی و نمایش قدرت ژئوپلیتیکی شیعیان است. این نمادنگاری در مراسم و مناسک مربوط به شیعیان مثل محرم و عاشورا، اربعین، غدیر، نیمه شعبان و ... متبلور میشود. در این میان، راهپیمایی اربعین بعنوان بزرگترین گردهمایی جهان یک پدیده استثنایی و بیبدیل است. از نظر سیاسی اربعین نمایش وحدت و یکپارچگی داخلی و قدرت بینالمللی شیعیان است. اربعین زمینه معرفی مذهب شیعه به جهانیان و افکار عمومی بینالمللی را فراهم کرده است. اربعین به نماد صلح جهانی و قدرت نرم شیعیان تبدیل شده است (خنثی کردن شیعههراسی). اربعین به سمبل آزادی و آزادگی تبدیل شده و علاوهبر شیعیان، بسیاری از پیروان اهل سنت، مسیحیت، یهودیت، ایزدی و ... نیز در آن شرکت میکنند.
گزارش تصویری چهارمین نشست «دوشنبههای ایرانشناسی» با موضوع: تأملی بر مفهوم ژئوپلیتیک شیعه



